فاجعه - ایران تسلیت -
ایران من تسلیت - هنوز داغ آتش گرفتن پلاسکو و سقوط هواپیما و سیل و زلزله در گوشه گوشه ایران و آتش گرفتن سانچی و آتش سوزی جنگل های بلوط زاگرس و خشک شدن دریاچه ارومیه و تالابها و اسید پاشی بر چهره نازک زنان بی گناه و قتل دخترکان و و چه و چه و چه ...
در وجودمان شعله می دواند
که این فاجعه و جنایت روی همه را سفید کرد
فاجعه وقتی به گوش رسیدو خبر ساز شد که جنایت انجام شده بود
این دبیرستان نخستین دبیرستان نیست ؛ آخرین هم نیست
با فرزندان خود دوست باشید و آنچه را که باید آموزش پرورش آموزش دهد , شما به عنوان مادران و پدران ایرانی آموزش دهید .
افسوس بر سرزمینی که جوانمردی و انسانیت جای خود را به ریا کاری داده
شرممان باد و دیگر نیاوریم نام بزرگان و رفتگان خود را گویی امروز روگاری شده که دیگر نباید به رستم و آرش و کاوه و سیاوش و فریدون و بابک و ...
ببالیم
امروز باید بر این روزگار و حال جوانان و نوجوانان زاری کنیم و مرثیه بخوانیم
شرممان باد
چقدر آدمهای خاکستری سیاه شده اند ...
و چقدر ...
چقدر در سرزمینمان سیاوش و خون بی گناه ریخته می شود . از خون جان گرفته تا خون آبرو ...
چو سرو سیاوش نگون سار دید / سراپرده ی دشت خونبار دید
بیفکند سر را ز اندوه نگون / بشد زان سپس لاله واژگون
...
همه سرزمین من پر شده از سر های به زیر افکنده شده
روزی از این روزها ققنوس غیرتمان سر از خاکستر خود برآورد
- ۹۷/۰۳/۰۹