ققنوس آزاد

به نام خدایی که همین نزدیکی است

ققنوس آزاد

به نام خدایی که همین نزدیکی است

مشخصات بلاگ

ققنوس پرنده ای است که هزار سال یک بار می رود روی کوه قاف با منقارش نوای مرگ می نوازد و سپس آتش گرفته و از خاکسترش دوباره و دوباره ققنوس تنهایی دیگر بر می خیزد ...

بریده هایی از فیه مافیه

دوشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۶، ۰۲:۰۷ ب.ظ

فیه ما فیه کتاب فاخری است که یکی از اثرهای شگفت انگیز و جاودانه حضرت مولوی ( مولانا جلال الدین رومی بلخی با موضوع عرفانی و تفاسیر بسیار آموزده در زمینه شناخت خود و شناخت چیستی عرفان  که در درازای سی سال از سخنان حضرت مولانا به وسیله مریدان ایشان گرد آوری شد ه است . نثر این کتاب کهن ، اما بسیار ساده و روان  بوده  و بخش مکونات به قلم خود حضرت مولانا نگاشته شده است .


 



در عالم خدا هیچ چیز صعب تر از تحمل محال نیست مثلاً تو کتابی خوانده باشی و تصحیح و درست و معرب کرده یکی پهلوی تو نشسته است و آن کتاب را کژ می خواند هیچ توانی آن را تحمل کردن؟ ممکن نیست و اگر آن را نخوانده باشی تو را تفاوت نکند، محال مجاهده عظیم است.

اکنون انبیاء و اولیا خود را مجاهده نمی دهند. اول مجاهده که در طلب داشتند قتل نفس و ترک مرادها و شهوات و آن جهاد اکبر است و چون واصل شدند و رسیدند و در مقام امن مقیم شدند بریشان کژ و راست کشف شد.

راست را از کژ می دانند و می بینند، باز در مجاهده ای عظیمند زیرا این خلق را همه افعال کژست و ایشان می بینند و تحمل می کنند که اگر نکنند و بگویند و کژی ایشان را بیان کنند یک شخص پیش ایشان ایست نکند و کس سلام مسلمانی بریشان ندهد.

الاّ حق تعالی ایشان را سعتی و حوصله عظیم بزرگ داده است که تحمل می کنند. از صد کژی یک کژی را می گویند تا او را دشوار نیاید و باقی کژی هاش را می پوشانند، بلک مدحش می کنند که آن کژت راست است تا به تدریج این کژی ها را یک یک ازو دفع می کنند.

همچنانک معلم کودکی را خط آموزد، چون به نظر رسد، کودک سطر می نویسد و به معلم می نماید. پیش معلم، آن همه کژست و بد. با وی به طریق صنعت و مدارا میگوید که جمله نیکی است و نیکو نبشتی، احسنت! احسنت! الاّ این یک حرف را بد نبشتی، چنین می باید و آن یک حرف هم بد نبشتی. چند حرفی را از آن سطر بد می گوید و به وی می نماید که چنین می باید نبشتن و باقی را تحسین می گوید تا دل او نرمد و ضعف او با آن تحسین قوت می‌گیرد و همچنان به تدریج تعلیم می‌کند و مدد می‌یابد.

  • رضو ی

نظرات  (۱)

  • آقاگل ‌‌
  • این خیلی خیلی خوب و دلچسب بود. 
    سعدی توی بوستان بیتی داره دقیقاً شرح حال ماست که کج می‌رویم و بعد چون راست رو نمی‌دونیم  و نمی‌بینیم فکر می‌کنیم راه راست درواقع راه کج هست و راه ما راه راسته.

    چو آن راه کژ، پیش‌شان راست بود
    ره راست در پیش‌شان کژ نمود!
    پاسخ:
    درود بر جناب آقا گل 
    بسیار سپاسگزارم از دیدگاهتان که همه نور نظر بنده را فرمودید 
    در پناه مهر خداوند تندرست و توانا _ دلارام و شاد باشید (آمین)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی