ققنوس آزاد

به نام خدایی که همین نزدیکی است

ققنوس آزاد

به نام خدایی که همین نزدیکی است

مشخصات بلاگ

ققنوس پرنده ای است که هزار سال یک بار می رود روی کوه قاف با منقارش نوای مرگ می نوازد و سپس آتش گرفته و از خاکسترش دوباره و دوباره ققنوس تنهایی دیگر بر می خیزد ...

کوچک شدن ایران

يكشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۶، ۰۱:۳۷ ب.ظ

927م:31 دسامبر سال 627 میلادی خسروپرویز (خسرو دوم) شاه وقت ایرانیان از دودمان ساسانی که به خاطر اطفاء حس جاه طلبی خود و رسانیدن مرزهای ایران به روزگار داریوش بزرگ دست به جنگهای غیر ضروری ازجمله تصرف مصر و محاصره قسطنطنیه و تصرف همه آسیای غربی زده بود و صلیبی را که مسیح به آن مصلوب شده بود به تیسفون آورده بود و ارتش را فرسوده و مردم را زیر بار مالیاتهای سنگین قرار داده بود در کاخ تیسفون بازداشت شد و این اقدام که به خواست ژنرالهای ایران و تصویب شیرویه (قباد دوم) پسر او صورت گرفت آغاز پایان امپراتوری توانمند ایرانیان در عهد باستان بشمار می رود. ایرانیان بعدا در قرون وسطا و جدید چند امپراتوری دیگر تشکیل دادند.

خسروپرویز پس از ناموفق بودن تعرض نهم دسامبر سال 627 نظامیان ایران به سپاه روم بفرماندهی هراکلیوس امپراتور روم شرقی در نبرد نینوا روحیه خودرا ازدست داد و برغم اصرار ژنرالهای ارتش که ناموفق بودن در یک تعرض محدود، شکست کامل نیست دستور عقب نشینی داد و خود، به حالت فرار به دستگرد (120 کیلومتری تیسفون) و سپس به تیسفون بازگشت و برای فراموش کردن غم شکست به شراب و باده گساری پناه برد. وی در این کار دست به افراط زده بود و خروج شبانه روزی او از حالت طبیعی ژنرالهای ایران را در برابر دشمن بلاتکلیف گذارده بود به گونه ای که تصمیم به بازداشت او و نصب پسرش به پادشاهی گرفتند. خسروپرویز در حال مستی کامل در جلسات نظامی حضور می یافت و در چنین وضعیتی اتخاد تصمیم دشوار بود و نیروهای هراکلیوس به دروازه های تیسفون نزدیک شده بودند.

بازداشت خسرو پرویز که 37 سال (از سال 591 تا سال 628 میلادی) بر ایران سلطنت کرد، مسئله را حل نکرد زیرا مقامات سیاسی و بزرگان کشور تا او زنده بود حاضر به پذیرش پسرش شیرویه (قباد دوم) به عنوان شاه نبودند.

پس از چند هفته سرگردانی و بحران، (اواخر فوریه) ناگهان در تیسفون اعلام شد که خسروپرویز در بازداشتگاه کاخ درگذشته است که بعدا معلوم شد به اشاره افسران گارد، زندانبان او را کشته بود و قتل او در سال ششم هجرت صورت گرفت و کمتر از 8 سال بعد - در نوامبر سال 636 میلادی، ایران درقادسبه شکست نظامی خورد و طولی نکشید که تیسفون مسخّر شد و با قتل یزدگرد سوم در مرو در سال 651 میلادی حکومت ساسانیان پس از 427 سال (از 224 تا 651) پایان یافت. در چهارده سال آخر عمر حکومت ساسانیان، قلمرو آنان محدود به ایران خاوری (افغانستان)، منطقه فرارود، مازندران، گیلان و چند نقطه کوهستانی و دورافتاده دیگر بود.

پس از قتل خسروپرویز، پسر او شیرویه که به نام قباد دوم تاج برسر گذارده بود با هراکلیوس آشتی کرد و ضمن قرارداد صلح مورخ سوم آوریل سال 628 میلادی، ایران از همه متصرفات خسروپرویز از جمله مصر، سوریه و فلسطین صرف نطر کرد و صلیب را که بهانه جنگ بود به رومیان پس داد و این صلیب 14 سپتامبر همان سال به فلسطین بازگردانده شد و مسیحیان را شادمان کرد. سلطنت قباد دوم طولی نکشید و با درگذشت وی پایان یافت و بر بحران سیاسی ایران افزود.

حکومت خسرو پرویز از همان آغاز کار با نا آرامی همراه بود؛ بر ضد پدرش کودتا کرده با کمک رومی ها بهرام چوبین بزرگترین و ماهرترین ژنرال ایران پس از «سورنا» را شکست داده و رنجانده بود و ....

در پی قتل خسروپرویز که از رویدادهای دگرگون کننده تاریخ جهان است در طول چهار سال و چند ماه ده نفر از این قرار بر ایران حکومت کردند:

شیرویه که به قباد دوم تغییر نام داده بود، اردشیر سوم، خسرو سوم، جوانشیر، پوراندخت، گشتاسب، آذرمیدخت، هرمز پنجم، فیروز، خسرو پنجم و آنگاه در سال 632 یزدگرد سوم به سلطنت رسید که آخرین شاه دودمان ساسانی بود و پس از چند شکست از اعراب در سال 651 در مرو کشته شد. پو راندخت و آذرمیدخت دختران خسرو پرویز بودند. پوراندخت 17 ماه سلطنت کرد، ولی دوره سلطنت آذرمیدخت بسیار کوتاه بود و هر دو نیز مانند بسیاری از این شاهان چند روزه در جریان مبارزه برسر قدرت و اختلافات خانوادگی (داخل قصری) کشته شدند.

ارتش روم نیز در این جنگها چنان تضعیف شده بود که هراکلیوس پس از بازگشت به قسطنطنیه پایتخت خود عنوان امپراتوری روم را به پادشاهی بیزانس (بیزانتین شامل یونان، قسمتی از آناتولی، فلسطین، سوریه و نواحی اطراف آن) تبدیل کرد و در جنگ سال 636 در یرموک (شام = سوریه) از اعراب مسلمان شکست خورد و سوریه و بعدا فلسطین را از دست داد و به این صورت سالهای 736 و 737 را باید افول هردو امپراتوری و برقراری وضعیت تازه ای در جهان بشمار آورد.

 

تصویر سنگی خسروپرویز در لباس سواره نظام زرهپوش ایران دوران ساسانیان (طاق بستان - کرمانشاه)

 عکس از تاقبستان کرمانشاه ( عکس بالا تاق بزرگ نمای دور و عکس پایین نمای نزدیک از شبدیز و خسرو پرویز)

1937م:31 دسامبر سال 1937(10 دی ماه 1316) ایران دارای تقسیمات کشوری تازه شد و به ده استان، 49 شهرستان و 290 بخش تقسیم گردید. این تقسیمات بر پایه عرف قدیم بود. در دی ماه سال 1338( ژانویه 1960) این تقسیمات تغییر کرد و استانهای ده گانه 17 استان شدند. تعداد شهرها نیز به 145 شهر افزایش یافت. ایجاد استانهای تازه از کوچک کردن استانهای دهگانه صورت گرفته بود که نارضایتی به بار آورد. برای مردم فارس و کرمان کوچک شدن این دو استان پس از قرنها، قابل قبول نبوده است و تقسیمات بعدی هم از همین دست بوده است.

 با سپاس از سایت بیتوته 

  • رضو ی

نظرات  (۱)

  • آقاگل ‌‌
  • فکر می‌کنم طی سالیان دراز دوبار ایران در برابر نیروهای خارجی شکست می‌خوره. یکبار برابر تازیان و بار دوم برابر مغول‌ها. نقطه مشترک هر دو یک چیز بوده. ضعیف شدن روحیه درونی. از بین رفتن ایدئولوژی فرهنگی و حکومت. پوسیدن از داخل و در نتیجه متلاشی شدن به وسیله‌ی نیروی خارجی. شاید اگر مغلو‌ها هم با ایدئولوژی به ایران حمله برده بودند سال‌ها حضورشون در ایران پایدار باقی می‌موند. درست شبیه به حمله اول. [البته نمی‌دونم مقایسه این دو درست هست یا نه. ]
    پاسخ:
    درود بر شما و سپاس از حضورتان
    بله حق با شماست . بی گمان نقطه ضعف مغولها همان عدم شناخت شان از  وابستگی مردم ما
    به ایدئو لوژی بوده است . هر جا بخواهند بر مردم ما حکومت کنند می بایست احساسات و عقاید
    ما را نشانه بگیرد .
    نمی دانم چرا این شعر بیادم آمد که :
    ما زنده به آنیم که آرام نگیریم / موجیم که آسودگی ما عدم ماست
    در پناه مهر خداوند شاد و سربلند باشید ( آمین)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی