ققنوس آزاد

به نام خدایی که همین نزدیکی است

ققنوس آزاد

به نام خدایی که همین نزدیکی است

مشخصات بلاگ

ققنوس پرنده ای است که هزار سال یک بار می رود روی کوه قاف با منقارش نوای مرگ می نوازد و سپس آتش گرفته و از خاکسترش دوباره و دوباره ققنوس تنهایی دیگر بر می خیزد ...

در روزگاران کهن و گذشته های دور میهن معنای دیگری داشت ، کسی که می جنگید نه برای فردای خود بلکه برای فردای بهتر ایران می جنگید. هیچ کس را به عنوان صدا نمی کردند هرکس را بر اساس نام و نام آوری اش می شناختند . خلاصه اینکه میهن برای مردمان آن روزگار مقدس و قابل نیایش بود .

تصویر درفش کاویانی
 

نتیجه تصویری برای تصویر درفش کاویانی برای وبلاگ


بدان شورش اندر میان سپاه               از آن زخم گُردان و گردِ سیاه
بیفتاد از دست ایرانیان               درفشِِ فروزنده‌ی کاویان
گرامی بدید آن درفش نبیل                که افگنده بودند از پشتِ پیل
فرود آمد و برگرفتش ز خاک                بیفشاند ازو خاک و بسترد پاک
چو او را بدیدند گُردانِِ چین              که آن نیزه‌ی نامدارِ گزین
از آن خاک برداشت و بسترد و برد               به گردش گرفتند مردانِ گُرد
ز هر سو به گردش همی تاختند               به شمشیر دستش بینداختند
درفش فریدون به دندان گرفت               همی زد به یک دست گرز، ای شگفت!
سرانجام کارش بکشتند زار                بر آن گرم خاکش فگندند خوار


همین گونه که در شعر آشکار است ، داستان از این قرار است که : در گیراگیر نبرد ایرانیان با تورانیان بوده که ، درفش کاویانی بر زمین می افتد . یکی از پهلوانان که پرچمدار بود بنام گرامی ، بی درنگ از اسب پیاده می شود . درفش را بر پیشانی می گذارد و در آغوش می گیرد . پس از پاک کردن خاک و خاشاک دوباره بر پشت اسب می نشیند . هنگامیکه گروهی از سپاه دشمن او را در این حالت می بینند ، که دلیرانه از پرچم نگاهبانی می کند او را محاصره می کنند و دستی را که پرچم را نگهداشته بود را قطع می کنند .

گرامی درفش را به دندان می گیرد و در حالیکه خون از دست قطع شده اش فوران می کند درفش را به دندان می گیرد و با دست دیگر با دشمن می جنگد تا زمانی که همه خون از بدنش خارج شده و در حالیکه درفش در دهان و آغوش دارد ، جان خود را به میهن می بخشد .



پرونده:Kaveh magazine logo.jpg

 


  • رضو ی

نظرات  (۲)

  • آقاگل ‌‌
  • فرو هشت ازو سرخ و زرد و بنفش
    همی خواندش کاویانی درفش

    از آن پس هر آنکس که بگرفت گاه
    به شاهی بسر برنهادی کلاه

    بران بی‌بها چرم آهنگران
    برآویختی نو به نو گوهران

    ز دیبای پرمایه و پرنیان
    برآن گونه شد اختر کاویان

    این چند بیت رو از داستان ضحاک و کاوه آهنگر به ذهن دارم. البته مانند قدیم نیست که تا به یک بیت شعر فکر می‌کردم همه شعر یادم می‌اومد. الان به ناچار با به یاد آوردن بیت اول ادامه ابیات رو جستجو کردم. به قول شهریار پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‌کند :)

    پاسخ:
    درود بر شما
    زنده باد شاهنامه شاهکار ادبیات کهن ایران و زنده باد هر ایرانی که به میراث کهن و هنر و فرهنگ ریشه خود احترام می کند ( مخصوصا جنابعالی ) هزاران سال پیش ما همین افسانه ضحاک مار دوش را داشتیم که خوارکش اندیشه جوانان دلیر بود و می خواهند فراموشش کنیم . امروز در فیلمهای هالیودی با هزار ترفند و تکنولوژی فیلمهایی را می سازند ( همین سریال گریم  که تغییر چهر در آدمهای اون فیلم  نشان از درون مایه خشمگینشان را دارد و وقتی که انسانها از خوی آدمیت  خود خارج می شوند درون ابلیسی و پیلدشان آشکار می شود ) و اون همه جایزه می گیرند و مورد توجه قرار می گیرند . در صورتیکه بسیاری از مردمان امروز نمی دانند که ما چه شاهکارهای بی مانندی داریم که سالهاست خاک فراموشی و بی توجهی رویشان نشسته . بازهم سپاس از آمدنتان
  • ( ک) شباهنگ
  •  زمانی بود که در اکثر خانواده های این مرز و بوم
     شبهای زمستان در زیر کرسی ها همراه با تنقلات زمستانی
     شاهنامه خوانی هم میشد ..در بسیاری از خانواده ها که
    کتابی نداشتند حافظانی اشعار و یا داستان های شاهنامه
    را در قهوه خانه ها و یا تابستان ها در معابر عمومی برای
    مردم میخواندند و این رسم شاهنامه خوانی همیشه برپا
    بود  در دنیای کنونی ضحاکان در لباسها و چهره های مختلف
    ظاهر میشوند.. این ضحاکان که حتی نام شاهنامه لرزه بر
    آنها میاندازد تمام سعی شان را برای خاموش کردن این صدا
     و فراموش کردن وطن و ارزش درفش کاویانی وطن به کار
     میبرند.. در پناه ایزد مهربان شاد و پیروز باشید
    پاسخ:
    درود بر استاد گرانقدر
    سپاس از تشریف فرمایی تان
    درست است . همین که فرمودید
    و افسوس که ما تنها می توانیم
    داستان  شیرین آن روزگار را بازگو کنیم
    و امروز آنقدر ضحاک پیرامونمان را گرفته
    که دیگر نه از فریدون و کاوه نامی مانده و
    نه از درفش دُر نشان کاویانی
    یا حق

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی